غیبت
از دیدگاه شیعیان، دوران امامت وی به دو دوره غیبت و ظهور تقسیم میشود. دوره غیبت نیز به دو دوره غیبت صغری (کوتاه مدت) و غیبت کبری (بلند مدت) تقسیم میشود. غیبت صغری از تولد حجت بن الحسن در سال 255 ق. یا درگذشت امام یازدهم در سال 260 ق. آغاز میشود و تا مرگ چهارمین نایب خاص مهدی در سال 329 (قمری) پایان میپذیرد. از این زمان غیبت کبری شروع شده و تا ظهور او ادامه خواهد داشت. در منابع شیعه حدود هفتاد روایت از پیامبر اسلام و اهل بیت وی درباره غیبت به طور صریح یا با اشاره همراه با تحلیل نقل شده است.
«غیبت» در شیعه به معنای ناپیدا بودن در مقابل «ظهور» است و نه به معنای «ناپدید بودن» در مقابل «حضور». از دیدگاه شیعیان، غیبت دورهای است که مهدی در میان مردم هست، ولی ظهور ندارد. دوره غیبت به دو دوره غیبت صغری (کوچکتر) و غیبت کبری (بزرگتر) تقسیم میشود و با ظهور مهدی به پایان میرسد. از دیدگاه شیعه، «صاحب الزمان» عنوان ویژه امام غایب است. کسی که برای حواس ظاهری ناپیدا، ولی حاضر در قلب مؤمنان است. از دید هانری کربن نقد تاریخی برای درک و کشف پدیده غیبت ناکارآمد است، زیرا غیبت مربوط به «تاریخ قدسی» است. کربن تاریخ قدسی را تاریخی میداند که بر اساس مشاهده، ثبت و تحلیل شواهد تجربی استوار نیست بلکه براساس درکی است که از فرای حقایق مادی و تجربی آمدهاست.
به اعتقاد شیعه، زمین هیچگاه از امام معصوم خالی نخواهد ماند و همین امر دلیلی بر وجود امام زمان در دوران غیبت کبری است. برخی اسلام پژوهان امروزی عدم پذیرش عمومی آخرین نائب در میان جامعه شیعه را بمنزله شکست نهاد نیابت و سفارت به عنوان مرجع سلسله مراتبی مرکزی در میان جامعه شیعه تلقی کردهاند. موژان مومن و ایتان کولبرگ مینویسند که شبکه وکلا توانست به اندازه طول عمر طبیعی یک انسان (هفتاد سال) انجام وظیفه نماید. اما بعد از آن حیرت و شک شیعیان در مورد غیبت مجدداً شروع شد. عالمان اوایل دوران آل بویه تلاش زیادی کردند تا در کتابهای خود غیبت امام دوازدهم را اثبات کنند.
از منظر شیعیان، با توجه به شرایط و فشارهای عباسیان، امام در خفا بسر میبرد؛ اما در ابتدای دوران غیبت کبری، هیچ متن روشنی در میان منابع شیعه که دلالت بر طولانی بودن مدت غیبت حتی بیش از طول عمر انسان معمولی باشد وجود ندارد. در آن زمان کوششی برای توجیه عمر طولانی امام زمان انجام نشد. برخلاف آنچه ابن بابویه و دیگران انجام دادند. در سالهای ابتدایی غیبت کبری اینکه کدام یک از دو غیبت امام شیعه طولانیتر خواهد بود روشن نبود. چنین عدم قطعیتی برای مثال در نوشتههای نعمانی سیزده سال پس از غیبت کبری به چشم میخورد.
هانری کربندر خصوص باور عرفانی شیعی نسبت به دوران غیبت کبری چنین میگوید که با آغاز این دوره امام دوازدهم در قلمرو مادی قرار ندارد. بدین ترتیب امام غائب تا زمان ظهور، تنها در رؤیا یا شهود قابل رؤیت میباشد. او در این شرایط ورای محیط طبیعت است. به اعتقاد شیعه در این دوران ولایت مهدی همچنان ادامه دارد و متوقف یا منقطع نشده اما به شکل پیچیدهای به حالت تعلیق درآمدهاست. این تعلیق با توجه به جایگاه بسیار رفیعی که شیعه برای امامان قائل است، جامعه شیعه را با پیامدهای تازه و پیچیدهای روبهرو میکند. از نظر شیعیان حجت بن حسن زنده، حاضر و ناظر بر اعمال و رفتار آنهاست و شاید به طور ناشناس با او ملاقات کرده باشند. وی وجود حاضری است که حضور او قابل درک نیست. جامعه? شیعه در تاریخ غیبت مجموعه بزرگی از اشعار، مراثی و مدایح، خوابها و رؤیاها و الهامهای شخصی و ادعاهای ارتباط اشخاص پرهیزگار با او را گردآوری کرده که این امر حضور وی در صحنه و فعالیتش را برای جامعه شیعیان همچنان ملموس نگاه داشتهاست. در روایات شیعه نقش امام در زمان غیبت گاه به خورشید پشت ابر تشبیه شدهاستشریف مرتضی در استدلال خود در زمینه غیبت امام دوازدهم شیعیان موضوع "لطف" در وجود غیبت را چنین خلاصه میکند:
با نیل به وجود او در میانشان و با اطمینان از وجوب اطاعت از او، شیعیان بی شک از او شرم خواهند نمود و به او احترام میگذارند و در نتیجه مرتکب شرّ نمیشوند. آنها از اینکه از جانب او مورد توبیخ یا سرزنش قرار گیرند واهمه دارند. به این ترتیب، ارتکاب اعمال بد در میانشان کم میشود و اعمال خوب زیاد میگردد.
شب که میشود دلم هوایت را میکند :
امشب سَری به آسمان دنیا زدم ؛
همین چند لحظه ی پیش ! نگاهم که به ماه زیبا افتاد :
به ناگاه به یادت افتادم که چقدر جای صورت آسمانی ات
بر سینه ی آبیه آسمان خالی ست مولاجان ..
به ماه گفتم هر چقدر هم که زیبا باشی
باز هم سهم ت از دنیا همین یک تکه آسمان است و بس ..
اما من خورشیدی دارم که اگر روزی بَنای تابیدن کند
تو را شرمنده می کند ..
خورشیدی دارم که سهم ش تمام هستی و ماسِواست :
هر چه را که بخواهد در نگین انگشتری اش دارد ...
در گوشه ی نگاهش : به وجودش - هستی - برپاست
و به اشاره اش روزگار می گردد.. دلتنگت شدم :
می خواستم با نگاه به آسمان سلامی عاشقانه
بر محضرت روانه کنم
تا بدانی از روی زمین این گوشه ی دنیا :
بی نهایت دوستت دارم مهدی جان ....
خاطرت آسوده آقاجان قلب من تا روز آمدنت
فقط برای تو عاشقانه می تپد ...
.: Weblog Themes By Pichak :.